×
بیتحرف ماحرف شما
x - »
| 1 آذر 1403, 1:55 ب.ظ
0098 21 88961224

توصیه به دانشجویان عدالتخواه
در ضمن دوره تربیت اساتید " خطبه حمد فاطمی "
29 تیر 1401

بنا به ضرورت ایضاح درست طرح بحث اخیر در نامه دانشجویان عدالتخواه ، بنیاد فرهنگی فاطمةالزهراء سلام الله علیها ، به طرح توصیه ای به دانشجویان در دوره تربیت اساتید " خطبه حمد فاطمی " پرداخت.

...ما با این کلام می توانیم جامعه را درست کنیم. ما باید جامعه را از رهبری به بعد در حلقه های میانی و واسط درست کنیم . از رهبری تا بیاید و برسد به دفتر رهبری واطرافیان امین رهبری در آن . و دفتر رهبری ، هرحجابی که دارد برطرف شود. البته نه با این مدل جدید درخواست و نامه عدالتخواهانه که از طرفی ناظر و ازطرف دیگرسخنگو تعیین شود ، نخیر. ما نظارت بر دفتر رهبری نداریم. ناظر دفتر رهبری شخص رهبری هستند. رهبری ناظر بر همه چیز است. شما چرا در موضع عدالت خواهی ، عدالت تان این گونه است؟ حرف عدالت تان این است؟ نامه هم که می نویسید زبان مخاطبه تان را بهتر کنید. چون شما پیروان خالص ومخلص رهبری هستید . اصرار هم بر نصب سخنگو برای امام حیّ نداشته باشید؟ البته منظور از سخنگو اگر پاسخگوست که این در فحوی شاید باشد،حرف خوبی نیست. به علاوه اینکه دفتر رهبری اگر حجابی داشته باشد که طبیعتِ این کار سنگین است، خود رهبری با نورانیتش این حجاب ها را می شکند. دیگر نیازی به دخالت ما نیست ؛ و ما باید کار خود را انجام دهیم . اگر گوشه کنار نکته ای هست ، تذکری هست ،اگر گفته می شود بر این اساس است که زودتر تشخیص داده شود که کار به اینجا نرسد . ضمن اینکه آیا تمام اولویت های عالم عدالت خواهی شده است؟ اساساً نقش و وظیفه اصلی ما در عالم این است؟این نشان می دهد که دوستان دقت نظر لازم رانداشته اند. مثل این است که برای امیرالمؤمنین ، برای حضرت زهرا ناظر تعیین کنیم ! - البته وقتی فلان هنرپیشه در دفاع از اطوار خود ، خودش را می چسباند به قبای علی و حسین علیهما السلام ، دست ما بسته می شود برای این حرف ها - دفتر رهبری اسمش بر روی آن است ، دفتر رهبر مملکت. دفتر رهبر مملکت ، دفتر ونهاد عالی ترین فرد نظام، ناظری جز همان فرد عالی ندارد. آن نظارت خبرگان هم همان حرفی است که امام فرمود که در قانون اساسی متأسفانه آقایان در مسأله ولایت فقیه کوتاه آمده اند. جوانانی که آمده اید عدالت بطلبید، مراقب چشم نامحرم دشمن باشید. بیائید قانون اساسی را در شئون و اختیارات ولایت فقیه تحت نظر داشته باشید. و فشار جریانات رانت خواه را به سهم خود کم کنید. بعد شما بگویید ناظر دفتر رهبری چه کسی می تواند باشد؟ بالاتر از نهادهای زیر مجموعه رهبری که ما نداریم، که نزدیک باشند به اندیشه های رهبری ، نزدیک ترین ها همین نهادهاست که مسئولانش به مناسبت معرفی شده اند. رهبری هم با آنها نسبت فامیلی ندارد. نهایتاً منصوب شده اند بر اساس فکر هایی که آمده ، پیشنهادهایی که خود افراد متعددی که در ارتباط با رهبری هستند، داده اند و نصب شده اند برای مدتی محدود. آنها را هم که شما می خواهید نظارت بشود برکارشان - که این حرف بدی نیست - اینها هم لذا نمی توانند ناظر باشند. تبعیت عالم از جاهل هم که محال عقلی و حرام و سالبه به انتفاء موضوع است . جاهل که نمی تواند بیاید بر عالم نظارت بکند. حال شما بیایید نخست مرتبه علمی خصوصیت کار ناظران را بیان کنید، بعد که در او این ظرفیت دیده شود، بیاید برود در دفتر رهبری کارکند . می خواهد برود آنجا کار کند و رهبررا بیشتر ببیند ،چرا این جور نامه نویسی؟ و چرا بیان اینگونه؟ یا فی المثل آقایی را سخنرانی دعوت کرده ایم، نیامده است. این دلیلش یکی منع رهبری زیرمجموعه شان را از دخالت در اموراست . یکی از حجیّت ها و حجت های خوب دفتر رهبری این است که دفترشان در امور دخالت ندارد. شما می خواهید این دخالت را زیاد کنی؟ - آقایی که شما نام برده ای در مرتبه دهم دفتر رهبری - این بیاید از طرف رهبری سخنران باشد؟ معلوم است که ایشان نمی تواند سخنران باشد، چه رسد به سخنگو . اساساً چرا او را می خواهید بیاورید؟ یا بالاتراز او دست راست رهبری در امور دفتر را . رهبری سخنگو لازم ندارد. این مقدار که حضرتش راجع به مسائل کشور حرف زده است ، هیچکس در شئون انقلاب ،این همه حرف نزده است . این قدر که ایشان پاسخگو و سپر بلای مسئولین بوده اند و حرفها را تحمل کرده و پدرانه و بزرگوارانه راهنمایی کرده اند ، هیچ کس این کار را نکرده است . یک سخنگو می خواهد بیاید غیر از این چه بگوید؟ دیگر غیر از این چه بیانی می خواهد داشته باشد؟ چه چیز نامفهوم نامکشوفی هست؟ شما بیا بفرما . بله ، اولاً بعد از آن دیدار مفصل نامه چه معنایی دارد؟ ثانیاً چرا سرگشاده ؟ خدای ناکرده عاشقان ولایت که تهدید نمی کنند . نامه را بنویسید و بفرستید و درست بخواهید مسئله را. مساله درست این است که ما طالب این هستیم که منویات رهبری از سوی دفتر رهبری نافذ بشود در نظام . نظارت و تلاش بیشتری داشته باشند - نظارت و تلاش که دارند ، تلاش بیشتری داشته باشند - محجوب نشود فرمایشات رهبری در خود نهاد رهبری و در خود دفتر رهبری. این را بخواهید .اینجاست که در واقع شما یک مطالبه گر عادل هستید که از رهبری درخواست متین و خوبی داشتید . امّا با این ادبیات اگر بخواهید اشتباه است و با این نوع ترفندهای فضای مجازی اشتباه تر.
در واقع اینها مسائل اعتباری است که دنبال می شود و نشان دهنده ی این است که باید از صدر اسلام الگو گرفته شود. مگر داستان ابوموسی اشعری چه بود؟ سربسته گفتم تا دقت شود . در مقابل، رفتاری که ولیّ جامعه در قبال ما دارد کاملاً منطبق با شئون ولایت معصومین است .اما رفتاری که ما با رهبری داریم، مع الأسف علیرغم ارادت فراوان و ولایت تام ؛ منطبق با شئون ولایت نیست. ما این را بایستی در خود درست کنیم. یعنی باید متوجه باشیم با که ، چگونه حرف بزنیم؟ نائب امام زمان است . مگر شوخی است ؟ به نائب امام زمان می گوید بیا ما بر دفترت نظارت کنیم. نظارت یعنی چه؟ یعنی ما نظارت کنیم ؟ یا نه ، شخص خاصی نظارت کند؟ آن شخص خاص را اگر شخص خیلی برجسته ای است معرفی کنید برود در دفتر رهبری کمک کار باشد. برود کمک کند در نظارت دفتر بر کشور ، البته نظارت بیشتر. رفتند و نگذاشتند و نشد؟ یا اینکه خیر، اصلاً نکته این نیست . در هرحال ضعف ها ،چیزهای دیگراست و خوب دیدن ضعف ها و درست دیدن قوت ها، یک اعتدالی لازم دارد که این باید در آموزه ها و آموزش ها مدنظر قرار بگیرد تا خدا ما را در زمره ی رهروان حقیقی ولایت قرار دهد. در هر حال ما هم معتقدیم که باید شئون ولایت از دفتر رهبری شروع شود و نافذ شود در نمایندگان و نهادهای زیر مجموعه و تحت احکام رهبری، بعد بیاید نافذ شود در دولت و قوه مقننه - البته در قوه قضاییه که با حکم مستقیم در رئیس قوه قضاییه نفوذ دارد و با نصب رئیس جمهور به آراء مردم مشروعیت می بخشد، می ماند ساختار انتخاباتی مجلس که رهبری معظم در خصوص لزوم تغییر آن تذکراتی داده اند - و از اینجا به بعدش را باید مطالبه کرد. این فرمایشات را مطالبه کنیم در تحقق مطالبه عمومی. مطالبه کار دفتر رهبری فقط نیست. دفتر رهبری ابلاغ می کند نظرات رهبری را به قوا. ولی اینکه خود دفتر برود در امور قوا دخالت کند، خود رهبر هم با بزرگواری عموماً این کار را نمی کند ، می تواند امّا نمی کند. ممشای تربیت مسئولین در بزرگواری رهبری این است .
نهایتاً می خواهیم بگوییم از خود این خطبه و از خود این خطب و از خود این رفتارهای ولایی اهل بیت، ما می توانیم برداشت کنیم که حق چیست و باطل چیست، تعادل چیست و عدم تعادل چیست در عالم؟ ...

برچسب ها :


نام*
ایمیل*
نظر*




نظر (2+)

خوب است تاریخ هم داشته باشد.
20 شهریور 1401
نام: علی
admin
در خبر تاریخ مربوطه درج شد.
6 مهر 1401
نام: admin

نسخه قابل چاپ
کد خبر : 50096
تاریخ خبر : 1401/05/04-05:26
تاریخ به روز رسانی : 1402/11/24-09:59