نهایتاً در بحثی که ما داریم نتیجه این که در تشکیلات و آن حرکتی که می خواهد انجام شود ، در ذات یک حرکت انقلابی ، نیاز به این است که این مفاهمه صورت بگیرد و نخست جهان انسان ها به اشتراک برسد. که اگر بخواهیم جهاد مشترک داشته باشیم ، باید جهان مشترک داشته باشیم . نه اینکه ما از یک جهان دیگر حرف بزنیم ومخاطب در یک جهان دیگر حرکت و سِیر کند. این که هزار بار بگوئیم چادر با آرایش جور در نمی آید ، این را نمی فهمند ، چون در جهان و جهات دیگری سیر می کنند غرق در اهوای خود. جهان واقع و حقیقت این را می گوید و آن فرد اساساٌ زمزمه ی دیگری را می شنود که به هواهایش وابسته است و مصدریتش از آنجاست و دارد یک چیز دیگری را از صورت و ظاهر دین می فهمد. مثل افراد گرفتار جاهلیت ثانی که اهل بیت علیهم السلام گرفتار اعمال آنان بودند ، در حالی که آنان به حقیقت توجه نداشتند . هر چه هم گفته می شد بی فایده بود - " سواء علیهم انذرتهم ام لم تنذرهم لا یؤمنون " - چون خود انسان باید بفهمد که حدود حجاب در حد یک چادر سر کردن صرف نیست و این اعمال هواپرستانه ؛ مرضی دین نیست . در اعمال و رفتار برخی هیئت ها ، این داستان فیل هوا کردن ها در سطح شهر به نام عزاداری ، این همه پرداختن به ظواهر هیئآت ، بی هیچ فکر به باطن آن - در حالی که سال به سال باید باطن هیئت بهتر شود و سخنرانان بهتر ومناسب تری بیایند و حرف های بهتر و مؤثرتری گفته شود ودر این تاثیر ِ بیشتر، فضای عمومی جامعه دگرگون شود. خیابان ها را پر کردن و حرکت کردن ، چراغانی و پذیرایی با شیرینی وتزئین محلات با پرچم های رنگارنگ روال عزاداری نیست . کارناوال و جشنواره است مگر؟ امسال در میدان هفت تیر فضایی رنگارنگ مثل کارناوال برای محرم ساخته اند ! این که دیگر پرچم و فضای عزاداری نیست. کتل هایی رنگارنگ را مانند استوانه گذاشته اند به صورت پارک پرچم با عنوان کالیگرافی کتل ها . آدم ها که رد می شوند انگار که از جشن بالماسکه عبور می کنند ، به جای عبور از حریم عزاداری . اینها تولید کدام فرد با کدام برنامه و کدام حد از معرفت دینی است ؟ تولید کننده دارد این ها را تولید می کند و اینها می خرند و آنجا می گذارند. آن تولید کننده ، دیگر از اهداف پرچم عاشورا دور شده است . از سوی دیگر عده ای می چسبند به رنگ سیاه و برای هم در پیام ها در این فضای مجازی ، پرچم سیاه و قلب سیاه می فرستند . پرچمش سیاه است سلمنا ،ولی قلب سیاه دیگر چیست؟ چرا قلب سیاه شیطان را برای هم می فرستند؟ تذکر هم که می دهید ، می گویند بله حق با شماست. حرف دیگری ندارند . می گویند راست می گوئید تذکر به جایی بود. به جا و بی جایش را نمی دانیم، امّا براستی چرا توجه نمی شود؟ چرا تفکر بجا ندارند؟ با تذکر بجا که مشکل حل نمی شود . آن قلب سیاه چیست که برای هم می فرستند؟ از قدیم گفته اند لعنت بر قلب سیاه شیطان. اکنون یعنی قلب تان سیاه شود در عزاداری امام حسین علیه السلام ؟! قلبتان نورانی باید شود یا سیاه ؟ چرا به این نمادها فکر نمی شود؟ چرا ازاین آموزه های بی بنیان و بنیاد غربی همین طور تقلیدی استفاده می شود؟ این گونه می شود داستان . یعنی شما می بینید آنجا رنگ ها و اَرنگ ها ، با پرچم های رنگارنگ و قلب سیاه ! و خیلی مسائل و آداب دیگر که رعایت نمی شود و معلوم است که همه اینها در اثر این است که جهان فرد در مجاورت جار سوء ، یوم سوء وساعت سوء متفاوت شده است ، همه ی اینها گفته شد قرن ها و به آن توجه نشد. نتیجه اش این شد که ما این آموزه ها را نرم نرم و کم کم و گاهی هم مستعجل و مشتاق و شیفته ، از دیگران گرفتیم و جهان ما متفاوت شد از آن چیزی که جهان انتظار است ؛ در حالی که ما باید در یک جهان دیگری سیر کنیم تا تمدن اسلامی محقق شود.