نکته ای که اینجا وجود دارد این است که به هر صورت یک نسبتی بین اهل بیت علیهم السلام و آن انسان کامل با تمام انسان ها وجود دارد که این نسبت را باید گسترش و توسعه داد . این قضیّه البته از طریق خواص و نخبگان اتّفاق می افتد و این حضور اهل بیت علیهم السلام علاوه بر براهین نقلی در بخشی از براهین عقلی باید مورد توجّه قرار گیرد که حالا بعضی از علمای عظام مثل خود امام راحل عظیم (ره) ، ایشان علاوه بر ارکان براهین عقلی بر استوانه های براهین نقلی تکیه داشتند - در قیاس با صدرالمتألهین که به براهین عقلی بیشتر می پرداخت . البته ناگفته نماند که بخشی از براهین عقلی ملاصدرا رحمة الله علیه هم بر می گردد به نسبت هایی که توانست با قرآن برقرار کند . اما تفسیر و تأویل قرآن عموماً از دریچه ی براهین نقلی راهگشاست و ما نمی توانیم من عندی از قرآن أخذ تأویل کنیم - به همین دلیل امام ، آنجا که بر براهین نقلی تکیه کرده و نظرات شریف خود را بیان کردند ، توانستند در آثار و مآثر خود این جامعه را نزدیک تر کنند به آفاق مورد نظر دین ؛ و اگر این روش ادامه پیدا می کرد ما می توانستیم در کشور خیلی بیشترشاهد رشد مردم در ارتباط با معارف اهل بیت علیهم السلام باشیم . در هر حال از آنجا که درک وجود حقیقت از طریق فعل انسان صورت نمی گیرد و از طریق ادراک ذاتی و ادراک نفسی است و در مبنای " حضور ذات لذاته " ذات برای ذات حضور پیدا می کند . یعنی ذات حقیقت بر ذات انسانی حضور یافته و در آنجاست که ادراک حقیقت ممکن می شود . اکنون ما اینجا یک حقیقت عالی را به نام فاطمه ی زهرا سلام الله علیها مدّ نظر داریم با تنها یک خطبه - که تکثّر ندارد و خطب مختلف نیست و تجلی واحد ذاتی اوست . تأکید ما بر این تفرد به این خاطر است که با آن تکثّر در علوم اسلامی مبارزه داریم . تکثّرهایی علمی که تمرکز لازم ما را بر حقیقت دین برهم زده است و موجب شده است که نتوانیم به آن حقایق ، خیلی متقن و دقیق بپردازیم . در یک همایش وقتی صد نفر همزمان را وارد یک مجموعه کردید، انسان از اساس ِ " و جعلت رؤیتها لجمیع الناس مرءاً واحداً " توجّهش متفرق می شود بر روی صد نفر . ولی وقتی یک بزرگی وارد یک مجموعه ی صد نفری می شود ، توجّه ها می رود بر روی آن بزرگ ، و افعالش و رفتارش در " مرءاً واحداً ". ما باید این صدها نفر را کنار گذاشته و این نگاه را به سمت بزرگان دین و حقایق آئین خود معطوف کنیم در جامعه . روش صحیح این است . حال این که مع الاسف جامعه به نتیجه نرسیده و این قدر تشتّت دارد ، از همین است . اغتشاش ناشی از چیست ؟ ناشی از اذهان مغشوش است . اگر ذهن ، مغشوش نباشد حتّی در خودی ها ، مشکلی به وجود نخواهد آمد . دیروز با یک جوانی صحبت می کردم که خیلی هم خودی است . می گفت که ما با گشت ارشاد مخالفیم . گفتم که شما با چه چیز گشت ارشاد مخالفید ؟ گفت با رفتارهایشان . گفتم این شد حرفی دیگر. ضمن این که چه کسی گفته همه ی رفتارهایشان اسلامی است ؟ در آنها هم هستند کسانی که هیچ فرقی با این اغتشاش گران از باب تردید و مردودی در معیارها ندارند . کار برخی از آنها هم ایجاد اغتشاش است . کسانی که بد برخورد می کنند و یا رفتار فردی شان با شئون دین فاصله دارد . بعد شهید کچوئی را مثال زدم برایش - و اصلاً تمام شد ، یعنی آب بر روی آتش بود ، اصلاً حرف تمام شد و دیگر ادامه پیدا نکرد - گفتم شهید کچوئی در زندان وقتی که سه نفر را بازداشت کرده بودند و آورده بودند از این نیروهای چپ دختر در زندان - این را شهید لاجوردی نقل می کند - این سه نفر از ماشینی که آنها را به زندان منتقل کرده بود از سر لج و یا ترس ، پیاده نمی شدند . شهید کچوئی می توانست از قدرتش استفاده کند . بالاخره زندان است و اینها وارد زندان و حیاط زندان و محصور در قواعد و قوانین آن بودند و این شهید معظم می توانست از قدرتش استفاده کند و بگوید این ها را به زور هم که شده پیاده کنید . نه شاهدی بود و نه دوربینی و نه فضای مجازی و نه این داستان ها - که ای کاش بود و حقیقت دین را در رفتار مناسب مسئولین ثبت می کرد - خودش بود آنجا و خدای خودش . شهید کچوئی گفتند که اشکال ندارد ، بگذارید در ماشین بمانند و این ها را پیاده نکرد و آنها سه روز در این ماشین ماندند . اینها تاریخ یک انقلاب و رفتارهای یک انقلاب اصولی است . سه روز در ماشین ماندند و ناهار و شام و صبحانه در اختیارشان گذاشتند و در همان ماشین از آنها پذیرائی شد ، بعد از سه روز وقتی این رفتار حسنه را از شهید کچوئی دیدند ، حال از سر تسلیم یا خستگی ، خودشان با پای خود پیاده شدند از ماشین . حال اگر در یک گشت یک برخورد نامناسبی با کسی می شود این ربطی به اسلام و حاکمیّت ندارد . البته همیشه سطح نظارت حاکمیّت می شود زیر سؤال دادخواهی برود. امّا هر جا یک شرّی اتّفاق می افتد می گویند کار و فعل حاکمیّت است و هر جا که خیری اتّفاق می افتد می گویند ما این کارها را کردیم ، کار ما بوده و حاکمیّت این جاها محلی از اعراب ندارد . " فاذا جاءتهم الحسنة قالوا لنا هذه وان تصبهم سیئة یطیروا بموسی ومن معه " هر جا می خواهند یک ضربه ای بزنند به حاکمیّت و پیروان حقیقی اش می زنند . در صورتی که اصل حاکمیّت دفاع از احکام اسلامی و قوانین اسلامی و امنیّت مردم است که این قوانین و این احکام در واقع دارد آن امنیّت را برقرار می کند . این ها که ایرادی ندارد . وقتی که شما صغرای بحث را درست بچینید ، کبرای بحث طبعاً نتیجه اش درست در می آید . اما این که در جامعه از روز اغتشاش تا امروز انسان مشاهده نمی کند که حتّی بعضی از مراجع درست و غیر انفعالی وارد مباحث شوند و اولویّت مباحث شان و اولویّت طرح مسائل شان اعتراض نباشد ، این نشان می دهد که اذهان در ارتباط با آن عقل کلّی و عقل فعّال در عالم و عقل مجرّد مغشوش است . یعنی ما این اغتشاش را در جای دیگری در سطح جامعه مشاهده می کنیم و گرنه در جامعه ای که مسائل کلّی حل شده و قوانین جا افتاده باشد ، مثل خود جوامع حتی منحط غربی که پلیس می آید وارد می شود و مردم در کار پلیس دخالت نمی کنند ، مگر در معدودی درگیریها که آن هم یک داستان ها و شذوذات دیگری دارد . در حالی که در کشور ما صغیر و کبیرمان در امور قانونی دخالت داشته و نظر می دهند و عجیب تر این که خود را صاحب نظر می دانند در زیر سؤال بردن همه چیز . ناگهان از اقصای مدینه سرو کله ی یکی از رجال سیاسی یا رئیس جمهورهای سابق پیدا می شود و می گوید : " چه کسی گفته اگر حجاب را برداریم برهنگی می شود ؟ مگر در زمان شاه برهنگی بود ؟ " نبود ؟! ساحل های عریان داشتید و ملکه این کشور در آن ساحل عریان می شد . چه کسی می گوید که نبود ؟ چقدر بدیهی و بدیهیّات را انکار می کنند . بعد می گوید " الان در عراق مگر قانون است ؟ " بله در عراق قانون است . در عراق در نجف در کربلا اینها اصلاً حضور ندارند ، بدون حجاب و بعد می گوید " مگر در آنجا عریانی هست ؟ در سوریه مگر عریانی هست ؟ " بله عریانی هست . شما اگر چشمتان نمی بیند ، ما بارها و بارها دیده ایم . هم در عراق دیدیم در بغداد و بصره ، هم در سوریه در دمشق و حلب . شما چقدر به همین راحتی بدیهیّات را انکار می کنید ؟ همین الان هم کشور را شما نگاه کنید ، همین چند وقتی که یک ذرّه آسان گرفتند مسائل را ؛ می بینید که کشور به سمت عریانی دارد پیش می رود . به سمت عریانی مطلق می رود . قبلا اگر روسری سر می کردند و روسری را می انداختند الان روسری وجود ندارد هیچ ، طرف با تیشرت آستین کوتاه پشت یک موتوری نشسته و دارد خلاف قانون در این کشور سیر می کند . البته ما خیلی نمی خواهیم وارد این داستان خوابها از سویی و افسار گسیختگی ها از سوی دیگر شویم ، چون حیف است که یک حقیقت نازنین و شیرین را ما بیائیم تلخش کنیم با این تجاهل هایی که از هر دو طرف هست و مرسوم است - چون این مباحث از جایی دیگر باید درمان شود و از جایی دیگر باید درست شود . که ان شاء الله هم درست می شود - امّا بحث این است که ما اگر بر بحث ادراک عقلی و عقل مجرد تأکید می کنیم برای این است که جامعه باید برود به سمت تعقّل ، جامعه در همه ی امورش باید برود به سمت تعقّل . این تعقّل را چه کسی یاد می دهد ؟ از چه کسی باید بگیرند ؟ از عقل کلّ جامعه ، از آن انسان کامل . حالا این عقل کلّ یک جا صدیقه ی طاهره سلام الله علیها است در آن آفاق غائی و اولیائی خودش ، در مقام فوق تجرّد نفس ناطقه - که مقام منظور امام است - یک جا در تجرّد برزخی نفس ناطقه که نفوس عاقله ای هستند در جامعه - که مورد نظر و منظور صدرالمتألهین است - لذا ما به دو نوع یا دو مرتبه از تجرّد عقلی نظر می کنیم . یک بحث تجرّد برزخی نفس ناطقه و یک بحث فوق تجرّد نفس ناطقه در کلیّات انسانی و در صورت کلّی انسان که ما از قضا با آن مقام فوق تجرّد سر و کار داریم . اگر ما مقام را بالا و فوق تجرّد - و بالا مقام - گرفتیم آن موقع هر کسی در این جامعه صاحب نظر در بیان مباحث عقلی نخواهد بود و نمی تواند ادّعای عقلی در صور خیالی خود کند . چون او دارد در محدوده ی خیالات مشی می کند و با خیال زدگی دارد بیان می کند نظریّات بی اساس خود را . مدّعی دارد به قول و نظر خود تبیین عقلی می کند اما این تزئین خیالی است . چون اصلاً به مقام فوق تجرّد نه ورود پیدا کرده و نه می داند آن مقام چیست و نه می تواند بیانش کند و نه می تواند هضم و درکش کند . و ما اگر در آن امور کلّی که معرفت شان از طریق تجرید حاصل می شود ؛ بر روی خطبه دست می گذاریم برای این است که این یک حقیقت کلّی است و ترویج حفظ خطبه برای آن حافظ خطبه یک جوشش عقلانی ایجاد می کند و او نزدیک می شود به آن تجرّدی که ما نیاز داریم در جامعه ، برای مقابله با امثال این اغتشاشات عینی و ذهنی در عام و خاص جامعه ، برای مقابله با هر نوع ذهن مغشوشی که دارد اشتباه تفسیر ، تبیین و تأویل و در واقع ِامر تزئین می کند .