فهم دشوارحقیقت سنگین اشیاء و در واقع تعیّنات کماهی نیاز به مقدمات بسیار از قبیل قابلیّت و تمرکز در ابواب ماسعای انسانی در انطوای وجودی عالم اکبر دارد - در مباحث کبروی عالم مثل بحث پیرامون اقوال و شئون صدیقه ی کبری سلام الله علیها ، بدیهی است که عموماً سرو کار ما با عالم اکبر است - شما اکنون در نگاه به یک جمع متکثر از هر باب ، باید همزمان وحدت وجودی آن جمع را هم در آن ِ واحد ببینید . وقتی می گوئید دانشجویان ، طلّاب ، یکی یکی در کثرت فردی، بعد می گوئید کلاس که یک سطحی از وحدت جمعی را می رساند ، بعد می گوئید دانشگاه ، دوباره در نظر به افزایش جامعیّت این وحدت و در کشور هم ، با وحدتی جامع تر ؛ بعد می آئید در جهان ، با یک وحدت مضاعف ، بعد می روید در عوالم وجود ، در یک وحدت تام ؛ می بینید که توان رؤیت انگاره ی نسبی وحدت تا مشاهده ی مرائی و مناظر کلی وحدت در عوالم وجود ، موجب آن است که یک استاد می داند جایگاهش و وظائفش چیست ، آن مسئول می داند که چه باید کرد ؛ و آن دانشجو هم می داند که جایگاهش در عالم کجاست ؟ این نگاه وحدت نگر در عین کثرت و کثرت نگر درعین وحدت است ، با تفصیل و تفاصیلی خاص و البته دشوار که این قضیه دارد .
حال اصولاً چون هر چیزی را که بدون مشارکت جسم کار کند به آن مجرّد می گویند . یعنی مجرّد بودن تعریف دارد - یک مقدار خواسته شد تعریفات و اصطلاحات در ذهن شما جا بیفتد تا إن شاء الله به مفاهیم فاطمی که می رسیم و بر روی جامعیّت آن می خواهیم کار کنیم ، ذهن شما آموخته ی این بحث باشد ، دراین تجرّد در معنای بدون مشارکت جسم کار کردن در ذهنیّات نفس ِ متعقّل با ابزارهای عالم نفس با روش ها و اصولی که دارد . در خود آن ابزارها یکی از اصول و ابزارهای تقویت قوّه ی عقلیه یا همان قوّه ی تجرّد مبتنی بر رفتار در میزان شرع است - یعنی در ذرّه ای فاصله گرفتن از شرع مبین ، انسان باید تحقق و تعبیر خواب و رؤیای آن تجرّد غایی و تام را برای همیشه به باد نسیان بسپارد - البته میزان رعایت شرع برای افراد به تناسب ثقل علم و عقلشان متفاوت است . بعضی از متشرعین را می بینید که احتیاط هایی در عالم دارند ، بعضی خیر. بحث البته فراتر از احکام و اصول اولیّه در نصوص شرع و شریعت است . بحث در مناسک و سنن و مکارم عقلی و رفتارهایی است که حقیقت شریعت تعیین می کند . زهد ، ساده زیستی ، نگاه مترحم به اطرافیان ، چه دوست و چه حتی دشمن - بعضی خودی ها را می بینید در کشور که از به ظاهر دشمنان داخلی نفرت دارند ، نباید نفرت داشت ، باید اینها را جذب کرد . وقتی متنفر باشی نمی توانی در ظلّ وقوع تنافر دیگران را جذب کنی . وقتی از منظر نفرت به یک انسان نگاه می کنی ، آن انسان هم می فهمد این نفرت شما را . دیگر هرچه قدر هم با قول لیّن حرف بزنید فایده ندارد - لذا وحدت نگری در این است که ، اولاً انسان وقتی که جایی می خواهد بنشیند ، بگوید من بهترین جای مجلس ننشینم ، مثلاً بهترین نقطه را من نروم بنشینم تا راحت باشم از مزاحمت و ازدحام و تزاحم ، یا صندلی راحت برای خود نخواهد ، رقابت های اینگونه حتّی در حسینیه ها هم می بینید جایش را باز می کند . فرد می رود در مسجد یا در حسینیّه جا می گیرد ! این برای این است که به انسان ها با نگاه وحدت نمی نگرد ، نمی گوید که کلّ این انسان ها آفریده ی خدا هستند ، حال این را من نخورم تا او بخورد ، چه فرقی می کند ؟ مثلاً بهترین بخش غذا را نگذارد در دهان خودش . اگر نگذاشتید ؛ اتّفاقاً بهترین بخش غذا را که برکت اتجاهی و ابتغاء مرضات اللّهی آن غذا بوده است شما صرف و میل کردید . اگر مالی را به خود تخصیص ندادید و با آن به دیگری پرداختید ، در واقع این صوابی برای خودتان است ؛ و باطن و روح و ثواب آن بخشش را به مصداق " من یشری نفسه ابتغاء مرضات اللّه " برای خود خریدید.